و حقیقت، آرام آرام طلوع می‌کند 🌅
گاهی سکوت، نشانه‌ی آرامش درونی‌ست،
اعتمادی‌ست به حکمت و تدبیر الهی. 🙏
ظلم ممکن است لحظه‌ای بدرخشد،
اما پایدار نیست و رنگ می‌بازد. 🌫️
روزی فرا می‌رسد که حقیقت، خود را بی‌هیاهو آشکار می‌کند. ✨
و آن لحظه، آرامش حقیقی در دل مؤمن جاری می‌شود. 🌿
“وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا”
(اسراء، 81)
و بگو: حق آمد و باطل نابود شد، به‌راستی که باطل رفتنی‌ست.
إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا ✨
فتحی روشن شد بر راه جانم ✨
درها گشوده شد به سوی نور 🌟
راه هدایت روشن و بی‌پایان 🌈
دل پر امید، بی‌کرانه 💫
خداوند همراه، نگهبان من 🙏
هر قدم، گامی به سوی حقیقت 🚶♂️
نور عشق در دل جاری است ❤️🔥
آینده‌ام روشن و بی‌مرز 🌄
📌 چالش‌های تربیتی در فضای مجازی
کودک گوشی دارد، اما سواد رسانه‌ای ندارد. 📱
والدین نگران‌اند، اما آموزش ندیده‌اند. 🤔
اعتماد کامل، اشتباه است. کنترل مطلق هم بی‌فایده. ⚖️
محتوای ناسالم، به‌راحتی قابل دسترسی است. محدودسازی فنی همیشه کافی نیست. 🚫
گفت‌وگوی روزانه، مهم‌تر از تذکرهای گاه‌به‌گاه. 💬
الگوی رفتاری والد، از هزار نصیحت اثرگذارتر است. 👀
حضور فعال والدین در فضای مجازی، بهتر از بی‌خبری کامل. 🌐
#تربیت_فرزند
#آسیبهای_فضای_مجازی
#مطلب_تولیدی
خون سرخ بر زانوی سیاه ستم
در روزگار ظلم و ستم، حقیقت هرگز خاموش نمی‌ماند… ⚔️🕯️
ابن زیاد،
سر را به زانو گذاشت… 💀🦵
و خونِ حسین،
بی‌صدا چکید روی پایش… 🩸🤫
خون،
سوراخی در بدنش ساخت… 🩸🕳️
که نه جراح توانست ببندد… 🩺❌
نه عطر، بوی آن را پنهان کند… 🌹🚫
این خون،
سرچشمه نفرینی بود… 🔥👿
که تاریخ به ابن زیاد داد… 📜⚰️
“در تاریکی خانه‌اش، نور را پنهان کرد…” 🌑
خولی، آن شب،
سر خورشید را به خانه آورد… 🌒
اما خانه‌اش تاب نور نداشت. 🌫️
همسرش گفت:
این چه هدیه‌ای‌ست که بوی بهشت می‌دهد 😔
اما دوزخ را در آستین دارد؟ 🔥
سر مقدّس،
در گوشه‌ای از خاک افتاده بود… 🪦
اما آسمان، آرام نگرفت… ☁️
نه زمین، نه دیوارها، نه دل‌ها… 💔
و خولی؟
خولی همان شد که نامش ماند، 🙄
نه با افتخار،
که با نفرین تاریخ. 🕯️
و این سر،
سرِ کسی بود که قرآن، 📖
با صوتِ او در گوش خاک زمزمه می‌کرد… 🌹
 |